۱۳۸۹ شهریور ۲۱, یکشنبه

توضیحی درباره جلسه تشکیل کنفدراسیون دانشجویان ایرانی

چند روز پیش از طریق یکی از دوستانم اطلاع پیدا کردم که ویدئویی در اینترنت پخش شده با عنوان جلسه تشکیل کنفدراسیون دانشجویان ایرانی که من هم در آن حضور دارم.ویدئو را اینجا ببینید. این مسأله موجب شگفتی بعضی از نزدیکان من شد چون تا به حال نشنیده بودند که من عضو آن گروه هستم اما همانطور که برای آنها توضیح دادم و در ادامه می آید من هیچگاه در چنین تشکل و سازمانی عضو نبوده و نیستم . بر خلاف آنچه در توضیحات مربوط به این ویدئو آمده بنده نه در آن مقطع و نه هیچ زمان دیگری نماینده حزب مشارکت نبوده ام.تنها تشکل سیاسی که در آن عضویت و فعالیت داشته ام انجمن اسلامی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بوده که به مدت یک سال تحصیلی80-81 عضو شورای مرکزی آن بوده ام.قبل و بعد از این زمان -از جمله سال 83 که زمان ضبط این ویدئوست-در هیچ گروه سیاسی دانشجویی و غیر دانشجویی عضویت نداشته ام.حال سؤالی که پیش می آید این است که پس من در این ویدئو چه می کنم؟
واقعیت این است که این جلسه بر خلاف ظاهر آن و نیز تبلیغاتی که درباره آن صورت گرفته اقلا برای من نشستی هماهنگ شده و هدفمند نبود.به عبارتی دقیق ترمن تا دقایقی قبل از حضور در آن محفل از ماهیت جلسه و اهداف آن بی خبر بودم.آن روز احمد باطبی که تازه به مرخصی آمده بود با من تماس گرفت تا دیداری تازه کنیم.وقتی به هم رسیدیم احمد گفت برویم رستوران ایران تک،پیمان عارف -دوست مشترکمان-با چند تا از بچه ها آنجا هستند آنها را هم ببینیمقرار است بحثی درباره  تشکیل  کنفدراسیون داشته باشیم.پس به همراه احمد،خانمش سمیه و جولایی راهی شدیم.آنجا چند نفر-پسر و دختر-سر میزی نشسته بودند که من فقط پیمان و امیرعباس فخرآور را شناختم.فخرآور را پیش از آن تنها یک بار آن هم در ساختمان روزنامه گلستان ایران دیده بودم،مرداد 81 زمانی که احمد باطبی مهمان تحریریه بود و او هم همراهش بود.هر دوباری که در زندگیم او را دیده ام ناخواسته بوده و صرفا به سلام و علیکی گذشته است و دیگر هیچ.درباره او و سوابقش حرف های ضد و نقیضی شنیده بودم اما دیگر نیازی به آن شنیده ها نبود زیرا آن شب احساس بدی نسبت به او پیداکردم.به خاطر تاکیدی که برفیلمبرداری ازآن جلسه داشت ومدام با فیلمبردار حرف می زد.احساس می کردم ازما سوء استفاده کرده .با وجود گلایه من وچند نفر دیگر در مورد فیلمبرداری ،فخرآور ادعا کرد که دوربین راخاموش کرده  اما الان مشخص می شود که این طور نبوده است .این احساس بد با ذهنیتی منفی نسبت به کلیت جلسه همراه شد.چون به نظر می آمد هدف اوازحضور ودرواقع برپایی آن جلسه تثبیت جایگاهی برای خوددرجنبش دانشجویی است.
درآن جلسه به عمدهیچ حرفی نزدم وهمانطور که درویدئو پیداست سعی درناراضی نشان دادن خودداشتم چون حقیقتا نمی دانستم قراراست چه استفاده ای ودرواقع سوءاستفاده ای ازاین فیلم بشود.حتی لحظه ای به سرم زد خداحافظی کنم وازجلسه خارج شوم اما صرفا به احترام دیگرحاضران بویژه احمدباطبی که پس ازمدتها موفق به دیدنش شده بودم این کاررا نکردم.
احمد هم چندان ازآن جلسه راضی به نظرنمی رسیدومخالفتش راهمان جا باایده اصلی نشست اعلام کردچون که آن را نوعی دزدی عنوان تجربه ای قدیمی می دانست که بویژه امکان تحقق دوباره آن راناممکن ونامطلوب می دانست.تا آنجایی هم که اطلاع دارم کنفدراسیون ادعایی آقای فخرآور قبل وبعد ازاین جلسه در ایران فعالیتی نداشته و استناد به این جلسه با توضیحاتی که درباره آن آمد اثبات کننده ادعای کنفدراسیونی ها درباره فعالیت در ایران نیست.علاوه بر این ما به دعوت واعتبارپیمان عارف به این جلسه رفتیم نه فخرآور.ازاین ها گذشته ذکردونکته دیگرنیزضروری است
1-کنفدراسیون دانشجویان ایرانی برای معرفی احمدباطبی که به اندازه کافی نام آشناست ازاین عبارت استفاده کرده است:"احمدباطبی:دیپلمه" که گویای خصومتی آشکارواسفباراست.گمان می کنم راه های بهتری برای ابراز مخالفت با کسی که مخالف ماست وجودداردوای کاش کنفدراسیونی که مدعی دفاع ازحقوق دانشجویان ایرانی است این راه ها را می آزمودواین گونه نماد  یکی ازمهمترین رخدادهای تاریخ جنبش دانشجویی راتخریب نمی کرد.
2-باتوجه به مباحثی که دراین ویدئو مطرح شده است به احتمال قریب به یقین انتشارآن دراین مقطع زمانی می تواند تبعات سنگینی برای افراد حاضردرآن-بویژه پیمان عارف که اکنون درزندان به سرمی برد- داشته باشد.پس بهتربود کنفدراسیونی ها که درجای امن نشسته  اند کمی هم به عواقب پخش این ویدئو فکر می کردند.